۱۳۹۴ دی ۱۳, یکشنبه

مطالعات فرهنگی


یکی از مشکلات که حوزه مطالعاتی که به «مطالعات فرهنگی» مشهور شده است به بار می‌آورد رواج دادن این فکر غلط است که هر نوع افتداری ظالمانه و مشکوک است. این دیدگاه در جامعه‌ای که همواره همزمان دولت‌شیفته و دولت‌هراس بوده است، به کودک‌صفتی دامن می‌زند. از علائم بلوغ سیاسی یکی این است که بپذیریم آزادی در چهارچوب قانون و نهاد معنا دارد و بیرون از آن بی‌معنا است. مطالعات فرهنگی و بخش بزرگی از آنچه چپ خوانده می‌شود در ایران به نوعی بی‌مسولیتی فکری میدان داد و روشنفکران جوانی تولید کرد که در تحلیل نهایی هیچ‌انگار و کلبی‌مسلک هستند. یکی بزرگترین مشکلات ما رابطه نابالغ با دولت است، مردم از طرفی از دولت – مهم نیست چه دولتی - می‌هراسند و طرفی دیگر مسحور آن هستند. رابطه بالغ و خردمندانه با دولت اساس دموکراسی است. مطالعات فرهنگی و چپ از این نظر نقش مضری دارند. نقد قدرت در هر سطحی البته لازم است، اما اگر با جستجو برای یافتن شکل مشروع قدرت همواره نباشد در بهترین حالت بی‌فایده و بدترین حالت به آنارشی و خشونت دامن می‌زند. 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر